عنوان کتاب | جَرَس جُنبانان اصلاح (منظومه) |
---|---|
نویسنده | عبدالکریم سروش |
نوبت چاپ | اول |
تیراژ | ۵۰۰ |
تعداد صفحات | ۱۶۰ |
قطع کتاب | رقعی |
زبان | فارسی |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
شابک | ۹۷۸-۳-۹۴۸۸۹۴-۱۸-۴ |
انتشارات | نشر اندیشه های نو |
معرفی*:
این نامه جَرَسجُنبانی چنانکه آید و خوانی، «از تباهیها شکایت میکند». قصّه چراغداران فرهنگ اسلامی را میگوید که به همّت خورشیدصفت خویش، بر زوایای عالم و امّت اسلامی نور افشاندند و ظلمتها را برون راندند، چون ابنسینا و خواجه طوسی و ابوریحان بیرونی و امام ابوحامد غزّالی و فردوسی و ناصرخسرو و سعدی و مولوی و حافظ، تا وقتی که با هجوم ترکان و مغولان، و غلبه اشعریان و قشریمذهبان و خرقهپوشان و فقیهان، آفتاب معرفت در خسوف رفت و درخت تناور عزّت و قدرت در هم شکست، و قامت خواجگی و سروری خم شد، اخلاق و فلسفه و فکر زیر سقف دیانت از نفَس افتاد و پیر کهنسال تمدّن اسلامی در گورستان تاریخ بخفت و ساکنان و حاکمانش هر کس از گوشهای فرا رفتند و به گدایی به روستا رفتند.
چراغ روشنگری که تمدّن یونانی و غربی برافروخت ما را به ظلمت ضلال و زوال خویش آگاهتر و آشناتر کرد، و آنگاه برای برآمدن از چاه انحطاط، هم به طناب اقتباس آویختیم، هم به طناب اجتهاد. جَرَسجُنبانان اصلاح همان اجتهادورزانند که به اقتباس محض، خرسند نیستند و در خزانه شریعت و طریقت و حقیقت محمّدی، چندان جامه و دارو مییابند که پوشش عریانی و داروی بیماری مسلمانان باشد. این حبیبان و طبیبان که قافلهسالاران و بیدارگران و پیشاهنگان و طائفان کعبه نواندیشی دینی و معماران نوسازی امّت اسلامیاند، نه چنداناند که در شمار آیند. گلستان اندیشه و عملشان بسیار پرعطر و نوا، و میراث میمونشان آکنده از شفا و دواست.
علاوه بر ذکر آن بزرگان، از انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، و آیین بابیّت و بهائیت شرحی گسترده و به انواع نقد و عتاب آلوده آمده است، تا حکایتی راستین باشد از آنچه پیش و پس از «انقلاب بهمنی» در دیگ جوشان و رود خروشان تاریخ معاصر ایران میگذشته است. نظریات قبض و بسط شریعت و صراطهای مستقیم و «بسط تجربه نبوی» و «رؤیای رسولانه» که از دستاوردهای فکری صاحب این قلماند، نیز به تفاریق و بی ذکر نام در درج کلام آمدهاند.
فقه آلوده به عرفان خمینی که حامله ولایت فقیه بود، اندیشه ولایتآلود چپروان دینی و غیر دینی و تودهای مسلکان وشورویپرستان، و جدال افسر و دستار، همچنین مظالم رضاشاه و مشروطهستیزیهای او و فرزند نابرومندش و عزل خسرانخیز مصدّق و کودتای شوم مردادی که زمینهساز قیام ناکام بهمنی بود، و نیز فتنه کور فدائیان اسلام و کشتن کسروی و غلبه اسلامیّت بر ایرانیّت و ابزار شدن دین و یکّهتازی فقاهت و جنگ تجدّد با سنّت و برآمدن روشنفکری دینی و مستغرق شدن حکومت ولایی ایران در فساد و بیداد و استبداد و وفا نکردن به وعدههای آغازین انقلاب و خانهنشین کردن نیکخواهان و برکشیدن ناشایستگان، همراه با ذکر آراء دینشناسانه و دینپیرایانه جرسجنبابان، مادّه و مضمون این منظومهاند که جامه و صورتی موزون یافتهاند:
به پرویزن معرفت بیخته به شهد عبارت برآمیخته
* برگرفته از مقدمه کتاب